در حال بارگذاری ...
آلبی در شبکه های اجتماعی

نگاهی به اجرای محیطی « خرده ریز» نوشته ی ادوارد آلبی و کارگردانی سارا کریمیان اقبال، بخش اجراهای آلترناتیو

آینا قطبی یعقوبی

نمایش خرده ریز نوشته ادوارد البی و به کارگردانی سارا کریمیان اقبال، یکی از اجراهای بخش محیطی جشنواره امسال است که در کافه تئاتر شهر اجرا می شود. خرده ریز مجموعه دیالوگ های نه تن است که در فضایی گرد هم آمده اند و از خود می گویند. آنها در ابتدا تنها ضرب المثل هایی را با هم رد و بدل می کنند و از خلل همین ضرب المثل هاست که کم کم دامنه حرف های آنها گسترش یافته و هرکس بخشی از خود را برای مخاطب رازگشایی می کند. یکی شاعری است که شعری سورئال می سراید، دیگری مردی میانسال که فکر می کند به اندازه کافی نزیسته، یکی زنی که با پزشکش رابطه دارد، دیگری زنی که سگش را دفن کرده و همینطور هرکدام به نوبه خود چیزی می گویند و نظرات دیگران را می شنوند و در خاتمه نیز دوباره به ضرب المثل ها باز می گردند. نمایشنامه همانطور که خود البی درباره آن می گوید:« فاقد پلات مشخص است. گره افکنی و گره گشایی ندارد. داستان و توالی منطقی واضحی ندارد و چون یک قطعه موسیقی ذره ذره و با منطق درونی خودش به پیش می رود.» در واقع روایت هرکدام ازین آدم ها بیش از آنکه خرده روایتی باشد برای پیش بردن روایت کل یا ایفای نقش کلاسیک درام، تنها حرف های ساده آدمهایی است که در بسیاری موارد حتی شخصیت خود گوینده را هم چندان رمزگشایی نمی کند. آنها فقط چیزی را که دلشان می خواهد یا به فراخور احساس لحظه ای به یاد آورده اند، روایت می کنند و دیگران نیز بر این روایت نظر می دهند و این وضعیت بسیار به موقعیت شبکه های اجتماعی کنونی شبیه است. آدمهایی که هرکدام صفحه ای دارند و چیزی می نویسند که شاید فقط برای خودشان معنای مشخصی داشته باشد و دیگرانی که به نوشته های آنان واکنش می دهند و چرخه زندگی اجتماعی جزیره های از هم جدایی که زیر چتر شبکه های اجتماعی امروزی گرد هم آمده اند.

اجرای سارا کریمیان از متن البی تنها یک اجرای مدرسه ای مشخص و مطابق با متن نیست. کریمیان متن البی را دستکاری و متناسب با فضای اجرای خود که سالن کافه ای است با مخاطبینی که همراه با بازیگرانش روی میزهای کافه کنار هم نشسته اند، تغییر داده است. او در ابتدای اجرا به همه تماشاچیان پاکتی می دهد که درون آن ضرب المثلی قرار دارد. بازیگران نمایش هم میان تماشاچیان پخش شده اند. یکی از بازیگران به شیوه راوی-نقال اجرا را آغاز کرده و موقعیت را شرح می دهد و به صورت تصادفی از تماشاچیان و بازیگرانی که صدایشان می زند، می خواهد تا ضرب المثل خود را بخوانند و اجرا اینگونه آغاز می شود که برای یک اجرای محیطی، آغازی خوب و تعاملی قابل قبول به حساب می آید. بازی بازیگران خوب، ساده و معقول است و با فضای یک اجرای محیطی هماهنگی لازم را داشته و چندان از اجرا بیرون نمی زند. مخاطب می تواند بازیگران را مثل خودش از اهالی همین کافه ببیند. نکته خوب دیگر این اجرا استفاده از ابزارهای اینترنتی چون گوشی موبایل و تبلت است که بازیگران به فراخور نام هایی که می شنوند به سراغ آنها رفته و با جستجوی عکس و فیلم و نمایش آن، فضای شبکه اجتماعی گونه متن را پررنگ می کند. در واقع متن البی در زمانی نوشته شده که شبکه های اجتماعی وجود نداشتند و اجرای سال 1994 این متن هم به گونه ای طراحی شده که انگار بازیگران در یک جلسه تراپی دورهم جمع شده اند. اما فضاسازی و میزانسن های خلاق کریمیان، پتانسیل نهفته متن را برای فضای امروز بیرون می کشد. ما حالا با آدمهایی روبرو می شویم که انگار به جای آنکه واقعن دور هم جمع شده باشند، مجازن مجموع شده اند و آن هنگام که روایت می کنند، استاتوسی می نویسند و تعاملاتشان نیز همان کامنت ها و پیام های اینترنتی است و اینها را به خوبی در تنظیم دیالوگ ها و میزانسن های نمایش می توان رد یابی کرد. واکنش های شخصیت ها به روایت یکدیگر، بسیاری از تکه کلام ها و آسیب شناسی رفتاری کامنت گذارهای فضای شبکه ای را در دل خود دارد و در لحظاتی که کسی با کسی حرفی خصوصی دارد و در اجرا به سراغش رفته و درگوشش حرف می زند، همان تداعی معنای پیام خصوصی است که به نمایش بدن درآمده و روایت در روایت و حرف در حرف که چنان در هم فرو می روند و یکی به دیگری پیوند می خورد که هیچ کدام حتی وقتی خاطره ای تلخ و دردناک باشند هم، برای بیش از چند ثانیه دوام نیافته و در روایت دیگری مستحیل می شوند.

پایان بندی اجرا با پایان متن نمایشنامه تفاوت دارد. متن البی در انتها به همان ضرب المثل های آغازین باز می گردد و چرخه دایره واری را می چرخاند که متن آبستره او را با منطق بی داستانی خود هماهنگ می کند. اجرای کریمیان اما با آوردن مانکنی به صحنه درست بعد از دیالوگ مرد میانسال درباره اینکه کاش بیشتر دیگران را در آغوش کشیده و نوازش کرده بود و شخصیت هایی که هرکدام به سراغ مانکن آمده و چیزی به او می افزایند، حالتی از نتیجه گیری اخلاقی و پند و اندرز گونه به خود می گیرد که شاید بتوان گفت در تقابل با فضای شبکه اجتماعی گونه اثر، انتخاب بدی هم نباشد. انتخاب حضور و آغوش به جای دوری و فقدان. 




نظرات کاربران